مجسمه انتزاعی

مجسمه انتزاعی

فهرست عناوین

در اوایل دوره مدرنیسم، سوالاتی درباره ماهیت و تفاوت بین هنر انتزاعی دو بعدی و سه بعدی مطرح شد. در دهه اول قرن بیستم، کنستانتین برانکوزی سوال اساسی را در مورد اینکه چه چیزی در مجسمه انتزاعی، معنا را به مخاطب می رساند، مطرح کرد: تصویر یک سوژه یا ماهیت آن؟

در دهه بعد، پابلو پیکاسو ثابت کرد که مجسمه سازی نیازی به حکاکی، قالب بندی یا گچ گیری ندارد و می توان آن را مونتاژ کرد. در دهه پس از آن، الکساندر کالدر نشان داد که مجسمه می تواند متحرک باشد و چند دهه بعد، با توجه به آثار وی، دونالد جاد «اشیاء خاص» را به عنوان یک جایگزین برای نقاشی و مجسمه سازی پیشنهاد کرد. درباره این موضوع می توان چندین کتاب نوشت. در این مقاله از سایت مجسمه سازی آکادمی پویااندیش ما به شما یک خلاصه از مهم ترین اتفاقات در تاریخچه مجسمه سازی انتزاعی ارائه می دهیم.

هنر انتزاعی چیست؟

بهتر است بگوییم هنر انتزاعی چیست. هنر انتزاعی که در آن انواع ماکت انتزاعی به عنوان مجسمه ارائه می شود، هنری است که سعی در نمایش تصویری دقیق از واقعیت بصری ندارد، بلکه در عوض از اشکال، رنگ ها و فرم ها و نشانه های اشاره ای برای رسیدن به اثر آن استفاده می کند.

به بیان دقیق تر کلمه انتزاعی به معنای جدا کردن یا برداشتن چیزی از چیز دیگری است، نوعی الهام گرفتن از اشکال واقعی و ساخت احجام انتزاعی. این اصطلاح را می‌ توان برای هنری به کار برد که مبتنی بر یک شی، شکل یا منظره است، جایی که فرم‌ ها ساده‌ سازی یا طرح ‌واره‌ سازی شده‌ اند و در آن مجسمه های مفهومی ساخته می شود.

هنر انتزاعی همچنین در مورد هنری استفاده می شود که از فرم هایی مانند اشکال هندسی یا نشانه های ژست مانند برای ساخت ماکت انتزاعی استفاده می کند که اصلاً منبعی در واقعیت بصری خارجی ندارند. برخی از هنرمندان این انتزاع «ناب» عباراتی مانند هنر انضمامی یا هنر غیر عینی را ترجیح داده ‌اند، اما در عمل کلمه انتزاعی به طور کلی استفاده می‌ شود و تمایز بین این دو همیشه آشکار نیست.

هنر انتزاعی اغلب به عنوان حامل یک بعد اخلاقی در نظر گرفته می شود، به این دلیل که می توان آن را مظهر فضیلت هایی مانند نظم، خلوص، سادگی و معنویت دانست.

ویژگی های هنر انتزاعی چیست؟

یکی از جنبه های اصلی و اساسی هنر انتزاعی در نمایش انواع فضای انتزاعی، تصویر سازی غیر بازنمایی است. با این حال باید توجه داشت که این نمایش می تواند جزئی از یک شی را نمایش دهد یا این که مفهوم کاملی از یک واقعیت باشد.

هنر انتزاعی یک طیف است و می توان در آن از اشکل بسیار مختلفی از نظر سبک و ایده استفاده کرد. همین مشخصه می تواند ایجاد احجام انتزاعی را بسیار راحت تر و منحصر به فردتر کند. در این سبک های متنوع می توان آثار رویایی سورئالیستی سالوادور دالی تا آثار نئوپلاستیک پیت موندریان و نقاشی های پر انرژی اکسپرسیونیست انتزاعی جکسون پولاک را مشاهده کرد.

انتزاع توسط هنرمندان به روش‌های فراوانی کاوش و بیان شده است، تعداد زیادی از جنبش‌ های انتزاعی که در قرن گذشته توسعه یافته‌ اند، نشان می‌ دهند که این ژانر چقدر گسترده و باز است. از این رو تنها با نگاه کردن به حرکات و سبک های خاص می توان به ویژگی های خاص و منحصر به فرد هنر انتزاعی پی برد و آنها را درک کرد.

بیشتر بدانید: هنر های تجسمی شامل چیست

هنر انتزاعی مسیری طولانی را طی کرده است!

 این هنر سال هاست که مسیری طولانی را طی می کند و می توان مسیر آن را در طول یک قرن دنبال کرد. از اوایل دهه نود، هنر انتزاعی و ایجاد فضای انتزاعی جریان مرکزی هنر مدرن را تشکیل داد و محبوبیت بسیار زیادی پیدا کرد.

از اوایل دهه 1900، انتزاع یک ستون جدایی ناپذیر در هنر مدرن و معاصر را تشکیل داده است. امروزه، هنر انتزاعی به روش‌ های گوناگون مورد کاوش قرار می ‌گیرد و بسیاری از هنرمندان در حال گسترش و توسعه این ژانر همیشه در حال تکامل هستند.

sculpture 4 - مجسمه انتزاعی

پدر مجسمه سازی انتزاعی

کنستانتین برانکوزی در سال 1876 و هنگامی که هنرهای معاصر اروپا عمدتا نقاشی و مجسمه سازی و کاملا تمثیلی بودند، در رومانی متولد شد. در آن زمان، تکامل تدریجی به سمت ساخت مجسمه انتزاعی آغاز شده بود و چندین هنرمند حرفه ای تا آن زمان جسورانه به تلاش برای خلق آثار انتزاعی خالص یا حتی تعریف دقیق معنای آن پرداخته بودند. اولین تجربه مجسمه سازی برانکوزی بسیار کاربردی بود. مجسمه های برانکوزی در آن دوره محبوبیت بسیار زیادی داشتند و توجه بسیار زیادی به ساخت این نوع احجام انتزاعی می شد.

او اجزای یک مزرعه را برای استفاده کودکان پیاده سازی کرد و در نهایت آن را به مدرسه هنر تبدیل کرد. البته قبل از این کار، به طور کلاسیک آموزش دیده بود.

مجسمه سازی انتزاعی ، مجسمه های برانکوزی

برانکوزی در سال 1903 از رومانی به پاریس رفت و در کنفرانس مدرنیسم شرکت کرد. او مشتاقانه با ایده های مربوط به انتزاع موافقت کرد و نتیجه گیری کرد که هدف مجسمه سازی مدرن این است که « فرم بیرونی نه، بلکه ایده و ماهیت اشیاء مهم است ».

در سال 1913، بعضی از اولین مجسمه های انتزاعی برانکوزی در شهر نیویورک و در نمایشگاه Armory Show نمایش داده شد. این نمایشگاه عمدتا هنرهای مدرن را در ایالات متحده معرفی می کند. منتقدان مجسمه او را به تمسخر می گرفتند. به عنوان مثال، پرتره Mademoiselle Pogany را مانند یک تخم مرغ می پنداشتند.

سیزده سال بعد، برانکوزی به این تمسخر ها پایان داد زیرا یکی از مجسمه های او موجب تغییر در قانون فدرال آمریکا شده بود. این اتفاق زمانی رخ داد که یک فرد کلکسیون دار، یکی از مجسمه های پرنده برانکوزی که به هیچ وجه شبیه پرنده نیست و پرواز را نمایش می دهد را خریداری کرد و به ایالات متحده آمریکا برد. به این نوع از ماکت انتزاعی، مجسمه پرنده در فضا برانکوزی گفته می شد.

مقامات گمرک به جای اعطای مجوز به وارد کردن آن مجسمه انتزاعی به عنوان یک اثر هنری، وی را ملزم به پرداخت مالیات وارداتی کردند. به همین دلیل، فرد کلکسیون دار شکایت کرد و برنده دعوا شد و در نتیجه دادگاه ایالات متحده اعلامیه رسمی را صادر کرد، مبنی بر اینکه یک شیء نباید حتما تجسمی باشد تا یک اثر هنری به حساب بیاید (یعنی انتزاعی هم مورد قبول است).

Guitar Construction - مجسمه انتزاعی

مجسمه انتزاعی پابلو پیکاسو و هنر مونتاژسازی

پابلو پیکاسو، یکی دیگر از پیشگامان مهم در حوزه ساخت مجسمه انتزاعی بود، هر چند که ممکن است قصد فعالیت در این حوزه را نداشته باشد. با این حال سبک آثار به جا مانده از او به نحوی نمایش دهنده یک فضای انتزاعی بود و جلوه های زیبایی از این هنر را به نمایش می گذاشت.

در حدود سال 1912، پیکاسو شروع به گسترش ایده های خود درباره کوبیسم سه بعدی کرد. او ابتدا به ساخت کلاژ ها پرداخت که به دلیل داشتن سطح لایه ای و استفاده از مواد و اشیاء جایگزین شده به جای رنگ، نوعی جنبه سه بعدی داشتند.

سپس ایده کولاژ را در فضای سه بعدی کامل و با مونتاژ اشیاء واقعی یا قالب بندی شده، به ویژه گیتار و موادی مانند مقوا، چوب، فلز و سیم پیاده سازی کرد. به طور سنتی، مجسمه سازی با یک قالب یا توده ای از خاک رس و یا یک نوع فرآیند تقلیلی مانند حکاکی انجام می شود.

بیشتر بدانید: تابلو نقش برجسته با چسب چوب

پیکاسو با ایجاد یک اثر مجسمه ای به وسیله مونتاژ قطعات مختلفی از مواد قالب بندی شده در یک فرم، ناخواسته شیوه سنتی مجسمه سازی را به چالش کشید و به تدریج آثار او به سمت ساخت مجسمه های مفهومی و اشکال انتزاعی کرد.

علاوه بر این، او با نصب آن اثر بر روی دیوار، به جای نصب بر روی پایه، ذهن مردم را متزلزل کرد. بازدیدکنندگان از اثر گیتار پیکاسو، مبهوت و حتی خشمگین شدند و می خواستند بدانند که این اثر، نقاشی است یا مجسمه سازی.

پیکاسو نیز به آنها می گفت: “هیچ کدام، این یک گیتار است!” نمی دانیم که آیا پیکاسو واقعا قصد ایجاد تحول را داشت یا خیر اما واقعیت این است که او تعریف اولیه و پایه از مجسمه را به چالش کشید و یکی از طولانی ترین بحث ها درباره هنر انتزاعی را آغاز کرد.

Pablo Picasso Cardboard works - مجسمه انتزاعی

مجسمه انتزاعی و اصطلاح حاضرآماده‌ها

هنرمندانی مانند پیکاسو و برانکوزی ممکن است در زمان خود برای مردم، هنرمندانی انقلابی به نظر برسند. اما جالب توجه است که در سال 1913 نیز، هنرمند دادائیسم، مارسل دوشان اصطلاح “حاضر آماده” را برای آثار هنری ساخته شده از اشیاء به کار برد که باید بر روی هر اثر توسط هنرمند امضا می شد.

طبق این نظر دوشان، شأن اشیاء معمولی را می توان با انتخاب و استفاده در یک اثر هنری، بالا برد و با ارائه یک فضای انتزاعی، شکل متفاوتی از هنر را به نمایش گذاشت. در سال 1917، دوشان اثر فواره که مشهورترین اثر حاضر آماده او است را با امضای R. Mutt ارائه کرد.

دوشان اثر فواره را برای ارائه در اولین نمایشگاه انجمن هنرمندان مستقل نیویورک ساخت که یک نمایشگاه آزاد از هنر معاصر و بدون جشن و جوایز بود. این کار به طرز شگفت انگیزی از نمایشگاه حذف شد و باعث خشم در جامعه هنری شد؛ زیرا هیچ کس در نمایشگاه کار او را تصدیق نمی نمود. رئیس انجمن نیز درباره اثر فواره گفت:” با هیچ تعریفی اثر هنری به شمار نمی آید”. با این وجود، این اثر هنوز نیز الهام بخش نسل های آتی برای خلق یک اثر خلاقانه است. یک کپی ساخته شده در سال 1964 از اثر فواره دوشان که در سال 1917 ساخته شده بود.

Pablo Picasso art work - مجسمه انتزاعی

اولین نمایشگاه ساختارگرایی، 1921

فاکتورا و تکتونیکا (Faktura and Tektonika) و مجسمه انتزاعی در سال 1921 در روسیه، گروهی از هنرمندان به نام اولین گروه کاری ساختارگرایان تشکیل و به همگان معرفی شد. هدف این گروه ساختارگرا، ایجاد یک هنر محض و ناب بر اساس اصول رسمی، هندسی و انتزاعی بود که به طور مؤثر بیننده را درگیر خود می کرد.

اصول مجسمه سازی ساختارگرایی به دو عنصر مجزا تقسیم می شود:

  1. فاکتورا (faktura) که به ویژگی های مادی مجسمه اشاره می کند
  2. تکتونیکا (tektonika) که به ساخت مجسمه در فضای سه بعدی اشاره دارد.

ساختارگرایان معتقد بودند که مجسمه به هیچ موضوعی نیاز ندارد و می تواند کاملا انتزاعی باشد. تنها چیزهایی که برای آنها اهمیت داشت، ماهیت مواد و فضا بود. آنها به اشغال کل فضای نمایشگاه توسط مجسمه (شیء) و همچنین نحوه ارتباط آن با فضای بین آن و بیننده اعتقاد داشتند.

مجسمه سازی ساختارگرایانه به تعریف مفاهیمی که یک مجسمه می تواند دارا باشد و اشغال فضای بیشتر به صورت آسان و تعریف فضا به عنوان یک عنصر مهم از اثر، می پردازد.

spatial wire construction - مجسمه انتزاعی

طراحی در فضا در مجسمه انتزاعی

در اواخر دهه 1920، هنر مجسمه سازی مدرنیست انتزاعی شامل برجسته کاری ابعادی، اشیاء قالب بندی شده، انتزاع هندسی و تمثیلی و تصور کامل و خالی فضای فیزیکی است. در این دوره ارائه آثار مجسمه های مفهومی برجسته که ماهیتی انتزاعی و غیر واقعی دارند بیش از همیشه رواج یافت.

هنرمندان پیشرو ایتالیایی از مجسمه سازی حتی برای نشان دادن حرکت و یا پویایی، از جمله قطعاتی مانند فرم های منحصر به فرد مستقر در فضا به نام Umberto Boccioni (که بیشتر توضیح داده می شود) استفاده می کنند.

اما مزیت این جنبش برای هنر مجسمه سازی، ایجاد یک عرصه جدید به نام مجسمه سازی متحرک (Kinetic Sculpture,) منسوب به الکساندر کالدر است. کالدر فارغ التحصیل مهندسی مکانیک بود که بعدها به مدرسه هنر رفت.

پس از فارغ التحصیلی، او شروع به ساخت اسباب بازی های مکانیکی کرد و در نهایت یک سیرک مکانیکی کامل را طراحی کرد. در سال 1929، او شروع به ساخت مجسمه های سیمی ظریف و مفرح کرد و نام این تکنیک را «طراحی در فضا» توصیف کرد. در سال 1930، زمانی که او قطعاتی متحرک را به مجسمه های سیمی خود اضافه کرد، مارسل دوشان این آثار را “پیکره های متحرک” نامگذاری کرد.

آثار متحرک کالدر در حال حاضر معروف ترین آثار وی هستند که الهام بخش هنرمندانی مانند ژان تینگوئلی، خالق اثر Metamechanics (فرا مکانیک ها) بوده است. همچنین پرطرفدارترین استاد مدرنیست در حوزه “طراحی در فضا”، یعنی Gego، هنرمند ونزوئلایی که در دهه 1960 به خاطر ارائه این مفهوم به درجه استادی رسید را تحت تاثیر قرار داده است.

Robert Rauschenberg’s - مجسمه انتزاعی

ترکیب ها و انباشت ها در مجسمه انتزاعی

در دهه 1950، هنرمندان مفهومی با ایده های مطرح شده توسط پیکاسو و دوشان کار می کردند. مفهوم اشیاء قالب بندی شده در همه جا گسترش یافته بود، زیرا شهرهای بزرگ با زباله های سنگین روبرو شدند و تولید و مصرف محصولات صنعتی به بالاترین سطح رسیده بود.

هنرمند چند رشته ای، رابرت راوسنبرگ، اصول و مبانی كلاژها و مونتاژهای پیکاسو را با مفاهیم دوشان درباره اشیاء قالب بندی شده و انتخاب هنرمند به منظور ایجاد یك اثر انتزاعی با امضاء خود، ترکیب کرد. وی آنها را «اثر ترکیبی» (Combine) نامید که اساسا مجسمه های مونتاژ و ساخته شده از زباله های مختلف، اضافات و محصولات صنعتی بودند و توسط هنرمند برای خلق یک جرم واحد با هم ترکیب می شدند.

در حدود همان زمان، هنرمند مفهومی آرمان (Arman)، یکی از اعضای بنیانگذار واقع گرایان نووِئو، از ایده حاضر آماده های دوشان به عنوان سکوی پرتابی برای ساخت مجموعه ای از آثار مجسمه سازی به نام «انباشت ها» (Accumulations) استفاده کرد.

برای این آثار، آرمان چندین اشیاء حاضر آماده را جمع آوری کرد و آنها را با هم به صورت یک مجسمه انباشته کرد. با استفاده از محصولات در این شیوه، او دوباره ایده «مجسمه حاضر آماده» را توسط استفاده کردن از اشیاء به جای یک فرم انتزاعی، حذف معنای سابق این ایده و تبدیل آن به چیزی نمادین و ذهنی، بازتعریف کرد.

Salvador Dali Apparition of Face and Fruit Dish on a Beach 1938. min - مجسمه انتزاعی

ایده های موجود پشت هنر انتزاعی

ایده های بسیار زیادی پشت هنر انتزاعی وجود دارد که در آن بیشتر روی ساخت مجسمه های مفهومی تاکید می شود. هنر انتزاعی به جای تمرکز بر تصویر واقعی یا تقلید واقع گرایانه از یک شی، به سایر عناصر هنری غیر عینی شکل، فرم، رنگ و خط نگاه می کند. تکنیک های انتزاعی توسط هنرمندان برای کشف ایده های فراتر از واقعیت فیزیکی ما استفاده شده است. انتزاع اغلب دارای یک بعد اخلاقی است، تصوری که به ویژه در اواخر قرن 19 و 20 رایج بود، جایی که ایده های معنویت گرایی، خلوص و نظم به بسیاری از هنرمندان و کار های آنها ارجاع داده می شد و با ساخت مجسمه های مفهومی، ایده های نوینی ارائه می شد. هنر انتزاعی با دور شدن از هنر تحت اللفظی و بازنمایی، گریز از واقعیت است و به شدت پذیرای تفسیر است.

در حالی که برخی در این هنر بر این باورند که هنر باید تنها برای هنر باشد، یعنی این که هنر باید صرفا در مورد خلق جلوه های زیبا باشد، برخی دیگر پیشنهاد کرده اند که هنر می تواند با باید مانند موسیقی باشد، زیر همان طور که موسیقی الگوهای صدا را نمایان می کند، جلوه های هنری نیز باید در هنر انتزاعی نمایش داده شود.

ایده های موجود در ساخت ماکت انتزاعی بر این تاکید دارد که این هنر باید الگو های خالص را با فرم، رنگ ها و خطوط برجسته ایجاد کند. جالب ترین ایده به کار رفته در هنر انتزاعی از افلاطون فیلسوف باستان گرفته شده است، مبنی بر این که بالاترین شکل زیبایی در اشکال دنیای واقعی نیست، بلکه در هندسه نهفته است. از این ایده در ساخت مجسمه های برانکوزی و ایجاد فضای انتزاعی استفاده می شود. از آن جایی که اکثر این احجام انتزاعی و مجسمه های مفهومی نشان دهنده جهان مادی نیستند، می توان هنر انتزاعی را نمادی از دنیای معنوی در نظر گرفت.

Sarah Lee Gesturebation min - مجسمه انتزاعی

انواع مختلف هنر انتزاعی چیست؟

همان طور که گفته شد هنر انتزاعی طیف بسیار گسترده ای است و سبک های مختلفی را شامل می شود. از انواع نقاشی ها گرفته تا مجسمه سازی، ساخت ماکت انتزاعی و ایجاد الگو ها و احجام انتزاعی. از این رو می توان این هنر را در انواع مختلفی مانند اکسپرسیونیسم، کوبیسم و فوویسم، نئوپلاستیسیزم و اکسپرسیونیسم انتزاعی دنبال کرد.

اکسپرسیونیسم

اکسپرسیونیسم یکی از اولین جنبش های هنر انتزاعی بود که در قرن بیستم مطرح شد. مارک شاگال، پل کلی و واسیلی کاندینسکی از هنرمندان برجسته اکسپرسیونیستی بودند که از نشانه گذاری های ژست، پالت رنگی شدید و قلم مو غیر طبیعی برای خلق قطعات منظره انتزاعی جسورانه و گاه عرفانی استفاده می کردند. تصاویر تولید شده بر احساسات درونی هنرمند بیش از تکرار واقعیت تاکید داشتند و طرح ها و مجسمه های مفهومی در آثار آنها مشهود بود.

کوبیسم و ​​فوویسم

کوبیسم و ​​فوویسم دو جنبش هنری قرن بیستم بودند که تأثیر زیادی بر دیگری گذاشتند. این سبک های مختلف هنری جهان را به شکلی تحریف شده یا تکه تکه به نمایش می گذاشت که در آن دوران، رویکردی انقلابی در بازنمایی واقعیت بود. کوبیسم به دنبال این بود که جهان را از طریق اشکال هندسی و تکه تکه‌ ای که در یک صفحه تصویری دو بعدی ارائه می‌شد، نشان دهد. از هنرمندان کلیدی کوبیسم می توان به پابلو پیکاسو و ژرژ براک اشاره کرد. این هنر به شکل متمایز و هنرمندانه ای فضای انتزاعی را به معرض نمایش می گذاشت.

از سوی دیگر، هنر فوویستی با قلم موی قوی، کاربرد های جداگانه رنگ ‌های غیر طبیعی، با فرم‌ هایی که به شیوه ‌ای ساده و انتزاعی ترسیم شده بودند، مشخص می‌شد. فوویست ها تا حد زیادی با نظریه های علمی رنگ که در قرن نوزدهم توسعه یافتند مرتبط بودند، که توضیح می دهد که چرا بسیاری از آثار با رنگ های مکمل روشن و جسورانه اجرا می شدند. هانری ماتیس و آندره در این سبک از هنر انتزاعی از تأثیرگذارترین هنرمندانی بودند که فوویسم را در آثار خود ترویج کردند.

بیشتر بدانید: سفالگری چیست؟

نئوپلاستیسیزم

نئوپلاستیکیسم، همچنین به عنوان De Stijl شناخته می شود، یک جنبش هنری هلندی است که مدت کوتاهی پس از شروع جنگ جهانی اول توسعه یافت. این یک سبک از نقاشی انتزاعی است که توسط موندریان پیشگام بود و به دنبال باز تولید واقعیت در خالص ترین شکل آن بود. فراتر از ملاحظات زیبایی‌ شناختی، نئوپلاستیسیسم نه تنها به اضطراب ‌های اجتماعی و سیاسی ناشی از جنگ می ‌پردازد، بلکه با ایده‌ های فلسفی و مذهبی تئوسوفی نیز آغشته بود. این سبکی بود که پیشنهاد می‌کرد که انتزاع و انواع احجام انتزاعی می‌ تواند ذهن انسان را به صراحت از طریق فرم ‌های هندسی و رنگ‌ های اصلی به تصویر بکشد.

اکسپرسیونیسم انتزاعی

اکسپرسیونیسم انتزاعی یک جنبش هنری آمریکایی است که پس از جنگ جهانی دوم شکل گرفت. آثار این سبک اغلب با ضربه های قلم مو قوی، ضخیم و ژست و علامت گذاری فعال مشخص می شوند. اکسپرسیونیست ‌های انتزاعی معمولاً در دو گروه قرار می‌گیرند، اولی نقاشان اکشن و دومی به عنوان نقاشان میدان رنگی شناخته می ‌شوند.

هنرمندانی مانند جکسون پولاک و خوآن میچل به دلیل «نقاشی ‌های اکشن» خود که در آنها خود انگیختگی و بداهه ‌پردازی بخش مهمی از فرآیند هنر سازی را ایفا می‌کرد، به طور گسترده‌ای شناخته شدند. اغلب، بوم را از روی سه پایه جدا می کنند، روی زمین می گذارند و با استفاده از قلم موی قدرتمند و احساسی، مقادیر زیادی رنگ روی بوم می پاشند تا یک فضای انتزاعی برجسته را ایجاد کنند.

سایر اکسپرسیونیست های انتزاعی رویکرد متفاوتی داشتند. مارک روتکو و کلیفورد استیل، که به عنوان نقاشان میدان رنگ شناخته می ‌شوند، با پر کردن یک بوم کامل با بلوک ‌هایی از رنگ ‌های منفرد، ترکیبات ساده ‌ای خلق کردند. هنرمندانی مانند روتکو بر این باور بودند که بوم‌ های نقاشی او دارای ویژگی ‌های معنوی و الهی هستند و می‌ توانند واکنش‌ های احساسی را از بینندگان ایجاد کنند. نقاشان میدان رنگ بر عناصر زیبایی شناختی، بافتی و انتزاعی نقاشی برای خلق یک فضای انتزاعی تمرکز کردند.

sculpture making - مجسمه انتزاعی

مواد و فرایند مجسمه انتزاعی

در دهه 1960، مجسمه سازان بیشتر بر جنبه های رسمی محض آثار خود تمرکز می کردند. مجسمه سازانی مانند اوا هس و دونالد جاد، به منظور رد احساسات و تمایلات پیشینیانشان، بر روی مواد خامی که در آثار خود به کار می بردند و فرایند ساخت آنها متمرکز بودند. هدف آنها ارائه احجام انتزاعی منحصر به فرد به کمک موادی به خصوص و متفاوت بود.

ایوا هس یکی از پیشگامانی بود که با مواد صنعتی سمی مانند لاتکس و فایبرگلاس کار می کرد و از آنها برای ساخت انواع ماکت انتزاعی استفاده کرد. می توان از متریال های مختلف مانند همین فایبرگلاس برای ساخت پرنده در فضا مجسمه استفاده کرد.

بر خلاف هس که تکنیک و فردیت آن به وضوح در فرم مجسمه های او برجسته بود، دونالد جاد سعی داشت هر گونه شواهدی از دست هنرمند را کاملا حذف کند. او چیزی را تحت عنوان «اشیاء خاص» خلق کرد.

اشیاء خاص، اشیائی هستند که فراتر از تعاریف هنر دو بعدی و سه بعدی هستند و از مواد و فرآیندهای صنعتی استفاده می کنند و معمولا توسط ماشین آلات یا توسط کارگرانی غیر از خود هنرمند، ساخته می شوند. این سبک از ساخت احجام انتزاعی می توانست به ارائه اشکال متمایز تری بیانجامد.

سوالات متداول

برجسته ترین هنرمندان هنر انتزاعی در طول دوران مختلف چه کسانی بودند؟

در ساخت انواع مجسمه های مفهومی و انتزاعی در طول یک قرن می توان به نام های بسیار برجسته ای اشاره کرد. واسیل کاندینسکی ( 1911 )، خوان گریس ( 1913-1914 )، سونیا دلونای (1913)، کازیمیر مالویچ ( 1916)، نائوم گابو ( 1927 )، تئو ون دوزبورگ ( 1925 )، خوان میرو (1927) و ویکتور وازارلی (1964) از جمله هنرمندان برجسته ای هستند که می توان آثار بسیار زیبای آنها در هنر انتزاعی را مشاهده کرد. در این میان کازیمیر مالویچ و پیت موندریان از پیشگامان نقاشی های انتزاعی بودند. نائوم گابو نیز یکی از پیشگامان مجسمه سازی انتزاعی است که از دنیای مدرن به این هنر وارد شد.

چه چیزی هنر انتزاعی را تعریف می کند؟

هنر انتزاعی و ارائه احجام انتزاعی، یک رویکرد هنری گسترده و متنوع است که بر جنبش های مختلف در طول تاریخ تأثیر گذاشته است. هنر انتزاعی را می توان به عنوان نقاشی، مجسمه سازی، عکاسی، طراحی یا هر شکل هنری که به طور عینی و دقیق واقعیت بصری را نشان نمی دهد، تعریف کرد. انتزاع مستقیماً با هنر فیگوراتیو و هر چیزی که مستقیماً یک موضوع یا شی را مشخص می کند مخالف است. هنرمندانی که در قرن گذشته به دلیل درک تکنیک ‌های انتزاعی جدید یا استفاده از انتزاع به روش‌ های پویا شهرت دارند عبارتند از واسیلی کاندینسکی، پیت موندریان، مارک روتکو، هلن فرانکتالر و زائو وو کی.

در چه دوره ای هنر انتزاعی بیشترین محبوبیت را پیدا کرد؟

می توان گفت که برجسته ترین دوره ظهور جنبش های هنر انتزاعی مربوط به اواخر قرن نوزدهم است، در دوره ای که هنرمندان شروع به انحراف از شیوه های کلاسیک و سنتی نقاشی کردند که در نتیجه احساسات فزاینده بدبینی و سرخوردگی پس از جنگ جهانی اول بود. احتمالاً، چنین گرایش ‌هایی به سمت انتزاع با جنبش امپرسیونیستی آغاز شد، که این تصور را تقویت کرد که هنر می ‌تواند غیر بازنمایی و کمتر عینی باشد. هنر انتزاعی با ارائه احجام انتزاعی در ادامه بیشتر در تصاویر کوبیسم مشهود شد.

چرا باید هنر انتزاعی را دنبال کنیم؟

هنر انتزاعی به دلیل نامحدود بودن از نظر زمانی و مکانی و جذابیت بی ‌پایانی که دارد، این قابلیت را دارد که به هر مجموعه ای افزوده ‌شود. آثار انتزاعی مانند انواع مجسمه های مفهومی، ماکت انتزاعی یا نقاشی های انتزاعی  جایگزین بسیار خوبی برای قطعات فیگوراتیو و بیشتر باز نمایی هستند که ممکن است مستقیماً به یک روایت خاص اشاره کنند. چیزی که هنر انتزاعی را بسیار متنوع می کند این است که برای تفسیر باز است و در عین حال می تواند بسیار پرمعنا و احساسی باشد.

Advertisement

.

  دوره های آموزش آنلاین و غیرحضوری تصویرگران پویا اندیش - مدارک معتبر و قابل ترجمه

5/5 - (10 امتیاز)
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تمام حقوق سایت محفوظ و متعلق به مرکز تخصصی آموزش مجسمه سازی و هنرهای تجسمی - موسسه تصویرگران پویا اندیش می باشد .