تاریخچه سفالگری در ایران
تاریخچه سفالگری در ایران به دوران باستان باز می گردد. زمانی که در این سرزمین
کشاورزی به وجود آمد و کشت و کار در فلات ایران آغاز گشت، مردم برای رفع نیاز های
خود ظروفی ساخته شده از خاک رس پخته را باب نمودند.
سفال ایرانی که به سفال گمبرون نیز شهرت دارد، تاریخچه ای مستمر از آغاز تاریخ ایران تا به امروز را شامل می باشد.
اولین اشکال هندسی که در آثار یافت شده سفالگری در ایران یافت شده اثر انگشت است.
ایرانیان باستان با طرح انداختن به وسیله ی اثر انگشت ظروف سفالین خود را تزئین می کردند. به طور کلی سفالگری در ایران در
آغاز به دو نوع صورت می گرفت :
- سفال سیاه
- سفال قرمز که هر دو محصولات پیچیده و سختی بودند.
به تدریج سفال ساده جای خود را به سفال های تزئین شده با طرح های هندسی بخشید.
بررسی های انجام شده روی طرح ها نشان می دهد که ایرانیان باستان در طراحی روی
سفال مهارت خاصی داشته و سفال ها را کاملاً هنرمندانه نقش و نگار می زدند.
ایران می تواند زادگاه هنر طراحی روی سفال خوانده شود.

طراحی روی ظروف سفالی در ایران از حدود 4000 سال پیش از میلاد مسیح آغاز شد.
در آن زمان ها ظروف سفالین با دقت بیشتری در کوره هایی که به تازگی به همین منظور تهیه شده بود پخته می شدند.
اشکال و فرم سفال های یافت شده از آن زمان نشان می دهد که در آن زمان
چرخ سفالگری اختراع شده و ایرانیان با استفاده از آن به تولید ظروف می پرداختند.
هنرمندان سفالگر ایرانی ظروف سفالین متنوعی مانند گلدان، کاسه و کوزه برای ذخیره ی ذرت و حبوبات تهیه می کردند.
به واسطه ی کاوش های باستانی متعلق به آن دوره، تعدادی مجسمه ی سفالی در قالب
حیوانات و پرندگان نیز یافت شد که احتمالاً به منظور زینت بخشیدن به منازل و معابد ایرانیان باستان مورد استفاده قرار می گرفتند.
سفالگری در ایران دارای سابقه ای طولانی و درخشان است.
با توجه به موقعیت خاص جغرافیایی این کشور، که در مسیر کاروان های تجاری مهم و
در تعامل با دیگر تمدن های باستانی بود، تقریباً در آن سال ها در هر گوشه از ایران سفالگری رواج داشته است.
با این حال تحقیقاتی که اخیراً در این زمینه انجام شده نشان می دهد که چهار منطقه
عمده در فلات ایران وجود داشت که به طور حرفه ای به سفالگری می پرداختند.
- این مناطق شامل بخش غربی کشور یعنی منطقه غرب رشته کوه زاگرس (لرستان)
- منطقه جنوب دریای خزر (استان های گیلان و مازندران) بود.
این دو منطقه امروزه به عنوان اولین مهد سفالگری در ایران شناخته می شوند. - سومین منطقه در قسمت شمال غربی کشور (استان آذربایجان) واقع شده است
- منطقه چهارم در جنوب شرقی کشور (استان های کرمان و بلوچستان) قرار داشت.
- علاوه بر این چهار منطقه در مناطق کویری ایران نیز قدمت سفالگری به 8000 سال پیش از میلاد مسیح باز می گردد.

سفالگری در ایران در دوره ماقبل تاریخ
مرحله اول توسعه سفالگری در ایران
در کاوش های باستان شناسی صورت گرفته مشخص شد که یکی از اولین مناطقی که در
ماقبل تاریخ به تولید ظروف سفالگری مشغول بود “گنج دره تپه” در استان کرمانشاه است
که قدمت آثار سفالین کشف شده در این منطقه به 8000 سال پیش از میلاد مسیح باز می گردد.
از دیگر کشف های بزرگی که در این زمینه صورت گرفته در غاری در جنوب دریای خزر
به نام غار کمربند (واقع در بهشهر کنونی) انجام شده است.
در این منطقه نیز ظروف سفالی کشف شده که قدمت آنها مربوط به 8000 سال پیش از میلاد مسیح است.
این ظروف سفالی به “سفال نوسنگی کمربند” شهرت دارد.
این ظروف سفالی در دمای بسیار پایین پخته شده و دارای بدنه ای بسیار نرم می باشند.
در غاری دیگر بنام غار هوتو که زیاد از غار کمربند دور نیست ظروف سفالی دیگری یافت
شده که از نظر فنی شباهت به ظروف سفالی یافت شده در منطقه چشمه علی در ری در نزدیکی تهران دارد.

مرحله دوم توسعه سفالگری در ایران
مرحله ی دوم توسعه سفالگری در ایران در چشمه علی، تپه سیلک نزدیک کاشان و زاغه در دشت قزوین صورت گرفت.
سفال های کشف شده از این مناطق با سفال های دوران قبل متفاوت است.
آنها در تولید خمیر گل از خاک رس، کاه و تکه های کوچکی از گیاهان مختلف که در بیان یافت می شود استفاده می کردند.
زمانی که این مواد را با آب مخلوط می کردند به خوبی به هم می چسبید و خمیری بسیار سخت را تشکیل می داد.
همه ی این ظروف سفالی کشف شده، به جای استفاده از چرخ سفالگری به وسیله ی دست ساخته شده بودند.
از آنجایی که سفالگران از کنترل دمای کوره عاجز بودند، هیچ رنگ پایداری برای این ظروف سفالی وجود نداشت.
این ظروف در رنگ های خاکستری، خاکستری تیره و سیاه تولید می شد.
بر حسب دمای کوره گاهی رنگ ظروف مایل به سبز می شد.
نوع ظروف سفالی تولید شده محدود بود، به طور کلی اکثراً کاسه هایی با بدنه کروی
تولید می شد که سطح آنها عمدتاً با رنگ قرمز و اشکال هندسی تزئین می شد.
قدمت این ظروف سفالی به 5000 الی 6000 سال پیش از میلاد مسیح باز می گردد.

مرحله سوم توسعه سفالگری در ایران ؛ چرخ سفالگری
در دوره های بعدی تاریخی، سفالگری بیشتر و بیشتر پیشرفت کرد، اگر چه در این
دوران ها هنوز چرخ سفالگری اختراع نشده بود ولی ظروف سفالی با دقت و تنوع بیشتری تولید می شد.
درجه حرارت کوره ها بهتر کنترل می شد و ظروف و مجسمه های سفالی دکوری
به شکل حیوانات و گل ها با دقت و ظرافت بیشتری ساخته می شد.
نمونه های متعددی از این دست آثار سفالی در سیلک کشف شده است.
سفالگران برای تولید خمیر گلی بهتر در این دوران پودر ماسه را نیز به مخلوطی که پیشتر معرفی کردیم افزودند.
بنابراین آنها قادر شدند ظروف سفالی خیلی نازک و ظریف تولید کنند.
با اختراع و معرفی چرخ سفالگری در حدود 4000 سال پیش از میلاد مسیح، سفالگران
توانستند ظروف سفالی با کیفیت تر و متقارن تری تولید کنند.
تنوع تولید ظروف سفالی با ساخت چرخ سفالگری افزایش چشمگیری یافت.
ظروف دکوری سفالی با دقت و مهارت هنری بیشتری تولید شد و طرح های هنری
نقاشی شده روی ظروف سفالی نیز با مهارت بیشتری روی آنها نقاشی شد.
در این زمان سفالگری در ایران در چندین منطقه پیشرفت چشمگیری یافت.

روابط اقتصادی و فرهنگی
بنا بر آثار سفالین کشف شده از مناطق مختلف ایران، این طور به نظر می رسد که بین
جوامع ماقبل تاریخ روابط اقتصادی و فرهنگی نزدیکی برقرار بوده است.
ایده ها، تکنیک ها و گرایشات هنری استفاده شده در هنر سفالگری در ایران ،
فاصله های بسیار دوری را طی کرده و بین دیگر جوامع مختلف پخش شده است.
یک مثال خوب برای نشان دادن این گونه تبادلات فرهنگی در ایران باستان آثار سفالی
کشف شده در تپه قبرستان قزوین است که شباهات فراوانی به آثار کشف شده از سیلک کاشان و تپه حصار در نزدیکی دامغان دارد.
تمام این آثار متعلق به یک دوره از تاریخ هستند و این نشان می دهد ایرانیان هنر خود را به مناطق دیگر نشر می دادند.
اگر راه ارتباطی این سه منطقه را به یکدیگر متصل کنیم شکلی شبیه به یک مثلث
به وجود می آید، بنابراین جوامع باستانی ایران روابط نزدیکی با هم داشتند که این فواصل
را طی کرده و هنر خود را بین جوامع دیگر رواج می دادند.


2000 سال پیش از میلاد مسیح
در اکثر مناطق ایران شواهدی مبتنی بر تولید ظروف سفالی محلی کشف شده که قدمتی
حدود 2000 سال پیش از میلاد مسیح را دارا می باشد.
این ظروف معمولاً شامل کاسه، کوزه، گلدان و خمره می باشد.
بسیاری از این ظروف ساده است و هیچ گونه تزئینات و طرحی روی آنها نقاشی نشده است.
رنگ این ظروف از خاکستری تا خاکستری تیره و از قرمز تا زرد نخودی متنوع است.
برخی از این ظروف دارای سطوح صیقلی هستند و با طرح هایی به شکل الگو های هندسی تزئین شده اند.
زیباترین ظروف کشف شده در این دوره مجسمه هایی به شکل جانوران
(گاو میش، شتر، قوچ و…) یا به شکل انسان هستند که بیشتر آنها در استان گیلان (مارلیک، املش و کلورز) یافت شده است.
این مجسمه های جانور شکل در دو نوع تولید می شدند.
اولین دسته مجسمه هایی معمولی بود که برای مصرف خانواده ها و تزئینات منزل
مورد استفاده قرار می گرفت و دومین دسته مجسمه هایی مهم تر بود که در مراسم
مذهبی یا تدفین افراد مورد استفاده قرار می گرفت و در تهیه این مجسمه ها دقت بیشتری انجام می شد.
نوع استفاده و عملکرد مجسمه توسط فرم دهی به ژست مجسمه تعیین می شد.
ساخت این مجسمه ها تا حدود 1000 سال پیش از میلاد مسیح ادامه داشت.

هنر سفالگری در ایران در دوران مادها و سلسله هخامنشی
اطلاعات به دست آمده از سفالگری در ایران در زمان ماد ها محدود است.
با این حال در کاوش هایی که اخیراً درباره این موضوع در یکی از مهم ترین شهرهای
ماد ها یعنی تپه نوشیجان در نزدیکی ملایر صورت گرفته، تعداد زیادی ظروف سفالی
کشف گردیده که در حال حاضر تحت مطالعه و بررسی هستند و در آینده ای نزدیک
می توان اطلاعات بسیار مهمی از سفالگری در این دوره مهم تاریخی ایران به دست آورد.
در مناطق دیگر مهم در تمدن ماد ها مانند بیستون، قسمت های مختلف استان گیلان و
استان کردستان نیز آثار سفالی از دوره ی ماد ها کشف گردیده است.
همچنین در کاوش های اخیر در تپه زیویه در نزدیکی سقز که توسط مرکز تحقیقات
باستان شناسی ایران صورت گرفته است، نمونه هایی خوبی از ظروف سفالی به دست آمده است.

لعاب ، تزئینات فلزی ، حکاکی
یکی از مهم ترین نوآوری ها در صنعت سرامیک و سفالگری در طول دوره ی مادها ظاهر شد.
آنها لعاب روی سفال را کشف کردند.
اگر چه شواهدی وجود دارد که نشان می دهد پیشتر از پوشش لعاب بر روی آجر های
معبد ایلامی چغا زنبیل استفاده شده است که قدمت آنها به 1300 سال پیش از میلاد مسیح باز می گردد.
با به قدرت رسیدن سلسله هخامنشی در 6 قرن پیش از میلاد مسیح پیشرفت های بزرگی در تاریخ سفالگری در ایران صورت گرفت.
ظروف سفالی ساده بین مردم محبوب تر و رایج تر شدند.
با این وجود مهم ترین پیشرفت ها به ساخت ظروف سفالی ظریف و زیبا مربوط می شد
که از این دست ظروف می توان به ریتون یا تکوک (ظروفی به شکل جانوران که مردم باستان در آنها نوشیدنی می نوشیدند) اشاره کرد.
سطوح تکوک ها به وسیله حکاکی و ظریف کاری تزئین می شد.
هنوز هم برخی از سنت های ماقبل تاریخ بین مردم رایج است و از این دست می تواند
به استفاده از مجسمه سفالی حیوانات در تزئین منازل اشاره کرد.
اشکال و طرح های سفال در دوره هخامنشی حاکی از ارتباط نزدیک بین صنایع سفالگری و ریخته گری است.
در این دوره تزئینات فلزی تولید می شد و سفالگران از آنها برای زینت بخشیدن به ظروف خود استفاده می کردند.
در طول دوران سلسله هخامنشی در ایران هنر لعاب کاری روی ظروف سفالی در تمام فلات ایران مرسوم گشت.
کاوش و حفاری هایی که در تخت جمشید و شوش صورت گرفته نشان می دهد که
دیوار های کاخ از آجر هایی با پوشش لعاب پوشیده شده که استادانه با نقوش سربازان و حیوانات تزئین شده اند.
عمل پوشاندن سفال با لعاب باید از بین النهرین به این منطقه اشاعه یافته باشد.

هنر سفالگری در ایران در دوران پادشاهی اشکانیان (از سال 248 تا 224 پیش از میلاد مسیح)
تا چند وقت پیش اطلاعات زیادی درباره هنر سفالگری در دوره اشکانیان وجود نداشت.
پروفسور فقید آرتور اپهام پوپ به همراه گروهش به جمع آوری آثار سفالی و بررسی هنر
سفالگری در دوره اشکانیان مشغول شد و به سختی تمامی پایگاه های اشکانیان را مورد بررسی قرار داد.
تنها در طی 50 الی 60 سال گذشته بود که چندین تحقیق بسیار مهم توسط
باستان شناسان روی آثار باقی مانده از اشکانیان صورت گرفت.
برخی از این تحقیقات از مرزهای ایران فراتر رفتند، به عنوان مثال پایتخت سابق
اشکانیان شهر نسا واقع در آسیای مرکزی امروز و یا دورا اپوروس واقع در سوریه کنونی بود.
اخیراً در ایران تعدادی از پایگاه های اشکانیان مشخص شده و در حال حاضر در دست حفاری و بررسی است.
این پایگاه ها شامل کنگاور (در استان کرمانشاه)، شهر صد دروازه (در نزدیکی دامغان)،
هگمتانه و چندین منطقه دیگر در گرگان، گیلان و سیستان است.
اکتشافات باستان شناسی جدید اطلاعات جدیدی و مهمی درباره هنر و سفالگری اشکانیان برای ما به ارمغان آورده است.
در این تحقیقات به این نکته اشاره شده که سفالگری در سراسر امپراطوری اشکانیان به یک شکل انجام نمی شده.
همچنین ظروف سفالی ایرانی با ظروف سفالی به دست آمده از مناطق سوریه و
بین النهرین تفاوت فراوانی داشته و به سادگی قابل تشخیص هستند.

تقسیم بندی سفالگری اشکانیان
اساساً سفالگری اشکانیان را می توان به دو گروه عمده تقسیم کرد که شامل :
- ظرف های بدون لعاب
- ظرف های لعاب دار می باشد.

ظروف بدون لعاب
ظروف بدون لعاب نیز خود به دو گروه تقسیم می شود : سفال خاکستری و سفال قرمز.
سفال خاکستری شامل کاسه، فنجان های کوچک و کوزه های بزرگ تماماً به صورت
محدب تولید شده و هیچ گونه نقش و تزئینی نداشتند.
برخی از آنها بدنه ای براق و جلا زده داشتند.
سفال قرمز که احتمالاً از محبوبیت بیشتری برخوردار بوده شامل کوزه های بزرگ،
کاسه و خمره با شکلی شبیه به ظروف سفالی خاکستری ساخته می شد.
آنها دارای لبه های برگردان بودند.
از زیرمجموعه سفال قرمز، سفال دیگری وجود دارد که سفال کلینکی نامیده می شود.
این ظروف دارای بدنه ای بسیار نازک و ظریف هستند که از درون سفال خاکستری و
از بیرون سفال قرمز آن را تشکیل می دهد و زمانی که به آن ضربه زده می شود صدای جیلینگ جیلینگ از آن به گوش می رسد.
همچنین باید توجه داشت که در دوران اشکانیان ظروفی با نقوش برجسته حیوانات همچون ظروف ریتون همچنان محبوبیت خود را حفظ کرده بود.
این ظروف از هر دو نوع سفال یعنی سفال خاکستری و سفال قرمز و حتی سفال نخودی رنگ تهیه می شد.

ظرف های لعاب دار
یکی از بزرگترین دستاوردها در زمینه ی هنر سفالگری در دوره اشکانیان ساخت ظروف سفالی با لعاب قلیایی بود.
بدنه ی این ظروف سفالی از خمیری سفید رنگ تهیه می شد تا لعاب قلیایی بتواند به راحتی آن را پوشش دهد.
علاوه بر پوشش لعابی، بسیاری از ظروف سفالی دوره اشکانیان دارای حکاکی و نقوش برجسته بودند.
یکی دیگر از آثار سفالی لعاب دار مهم این دوره تابوت بزرگی بود که برای مراسم مذهبی تدفین مورد استفاده قرار می گرفت.

هنر سفالگری در ایران در دوران ساسانیان
به طور کلی می توان گفت که سفالگری در ایران در دوره ساسانی ادامه سنت و
روش های دوره اشکانی بوده است، به استثنای دو مورد : در این دوره ساخت
سفال خاکستری عملاً متوقف شد، همچنین چون رسوم تدفین زرتشتی دوباره باب شد، تابوت سفالی لعاب دار از میان برداشته شد.
سفال ساسانی به دو گروه عمده تقسیم می شود :
- سفال بدون لعاب
- سفال لعاب دار.

سفال بدون لعاب دوره ساسانی :
سفال بدون لعاب اساساً شامل ظروف ساخته شده از گل قرمز بودند.
از این دست ظروف می توان به خمره های بزرگ، کوزه، جام و انواع مختلف کاسه اشاره کرد.
این ظروف ضخیم بوده و لبه ی برگشته داشتند و روی سطح آنها طرح های مختلفی
همچون اشکال هندسی، خطوط مواج، گل یا گاهی اوقات حروف کتیبه های پهلوی حکاکی می شد.
تا کنون تعداد زیادی از این ظروف در مناطق مختلفی چون بیشاپور، سیراف، کنگاور،
دشت گرگان، تورنگ تپه، تخت سلیمان (در نزدیکی کرمان)، و تخت ابونصر در استان فارس کشف شده است.

سفال لعاب دار دوره ساسانی :
هر چند در این دوره لعاب قلیایی هنوز هم مورد استفاده قرار می گرفت،
در این دوره ساخت سفال لعاب دار پیشرفت قابل ملاحظه ای داشت.
به جای لعاب سبز تیره یا قهوه ای مایل به زرد که در دوره اشکانی مورد استفاده
قرار می گرفت، در این دوره مهمترین رنگ لعاب فیروزه ای سبز یا آبی فیروزه ای بود.
بسیاری از آثار سفالی این دوره که تا کنون کشف شده اند به این رنگ لعاب هستند.
برخی از خمره های نگهداری که در سیراف کشف شده، علاوه بر پوشش لعابی،
مزین به نقاشی و خطوطی هستند که در بالا و پایین ظرف نقش بسته اند.
مجسمه های سفالی که در زمان ساسانیان تولید می شدند، امروزه خیلی خوب و دقیق مورد بررسی و شناسایی قرار گرفته اند.
برخی از این مجسمه ها دارای لعاب می باشند.
هنر سفالگری در ایران بعد از ساسانیان و در دوره اسلامی
با ظهور اسلام در نیمه اول قرن هفتم میلادی، هنر سفالگری به تدریج در سراسر جهان اسلام دستخوش تغییراتی شد.
در ابتدا سفالگران ایرانی به روش های پیش از اسلام خود ادامه دادند و برخی از این ظروف بنام “ساسانی-اسلامی” شهرت یافتند.
در این زمان تغییرات قابل توجهی در صنعت سفالگری در ایران به وجود آمد.
از آنجایی که ارتباط با کشورهای خاور دور خصوصاً چین به سختی انجام می شد،
سفالگران خاور نزدیک با استفاده از مهارت و خلاقیت خود، چندین ظرف آزمایشی که تا
حدودی تقلیدی از سفال و سرامیک چینی بود را آماده کردند.
به طور کلی تاریخچه سفالگری ایرانی اسلامی می تواند به سه گروه اصلی تقسیم شود :
- پیش از ساسانیان یا ابتدای دوره اسلامی (از قرن 9 تا قرن 10 میلادی)
- دوره میانی اسلامی (از قرن 11 تا قرن 15 میلادی)
- اواخر دوره اسلامی (از قرن 16 تا قرن 19 میلادی)
در این سه دوره که به طور کلی بیش از هزار سال به طول انجامید، مراکز سفالگری
متعددی تاسیس شد که به تولید انواع بی حد و حصر ظروف سفالی اشتغال داشت.
کاوش های اخیر در شهرهای مهم اسلامی همچون سامرا، سیراف، نیشابور، گرگان،
فسطاط و… با کشف کوره های سفالگری متعددی همراه بود که نشان می دهد سفالگری
در دوره اسلامی اهمیت فراوانی داشته است.
لازم به تاکید است که سفالگری در ایران همیشه جلوتر از بقیه کشورهای جهان اسلام
بوده و سفالگران ایرانی از ایده ها و روش های جدیدی برای سفالگری بهره می بردند.

اوایل دوره اسلامی
مهمترین اطلاعات درباره سفالگری در ایران در صدر اسلام توسط حفاری و خاکبرداری
محققان آلمانی در سامرا که پایتخت حکومت عباسی به شمار می آمد، به دست آمده است.
به تازگی چند پایگاه دیگر اسلامی نیز مورد بررسی قرار گرفته است که سفالگری
در دوره های آل بویه و سامانیان را مورد موشکافی و تحقیق قرار می دهد که در ادامه بخشی از آن را ذکر می کنیم.

سفالگری در ایران در سلسله آل بویه (سالهای 932 تا 1055 میلادی)
رایج ترین نوع سفال در این دوره سفال گبری یا شاملوه بود.
ترئینات این نوع سفال بسیار نزدیک به کارهای سفال و ریخته گری ساسانیان است.
این ظروف سفالی در مناطقی چون زنجان، گروس، آمل و ساری کشف شدند.
در واقع شاملوه یک تکنیک ریخته گری و هنری روی سفال بود و نباید به تنهایی در ردیف سفال ها قرار بگیرد.
در این تکنیک سطح ظروف سفالی که همیشه هم از خاک رس قرمز تهیه می شدند،
با لایه ی ضخیمی پوشانده می شد و سپس روی آن حکاکی صورت می گرفت.
این ظروف با لعاب در رنگ های سبز شفاف یا زرد پوشانده می شدند.
تزئینات این نوع ظروف شامل طرح گل، اشکال هندسی یا نوشت های کتیبه ای و غالباً به شکل چهره انسان یا حیوان بود.
ظروفی که با این روش تهیه می شوند شامل کاسه، بشقاب، کوزه بودند، حتی تعدادی پلاک نیز کشف گردید که با این روش تولید شده بودند.

سفالگری در ایران در سلسله سامانی (سال های 819 تا 999 میلادی)
به طور قطع می توان گفت سامانیان در اوایل دوره اسلامی از مهم ترین سلسله های فارسی در بخش شرقی جهان اسلام بودند.
قلمرو آنها شامل مراکز بزرگی مانند سمرقند، بخارا، مرو، نیشابور و کرمان را شامل می شد.
مهم ترین سهم هنرمندان سامانی در سفالگری اسلامی پوشش لعاب گلی بود.
امروزه انواع مختلفی از این ظروف کشف شده که به طور کلی می توان آن را به زیر گروه های :
- نقش سیاه بر روی زمینه سفید
- نقش رنگارنگ بر روی زمینه سفید
- طرح های لعاب گلی با لعاب درخشان تقسیم کرد.

طرح های کتیبه ای
شاید جذاب ترین طرح سفالی در آن دوره طرح های کتیبه ای بود که ابتدا ظرف را
در لعاب گلی بنفش یا سفید یا کرم رنگ غلطانده و سپس آن را با لایه ای از لعاب درخشان می پوشاندند.
این سفال ها شامل عبارات دعایی نیز بودند.
با گذشت زمان طرح های کتیبه ای بیشتر جنبه ی تزئینی پیدا کرد و کمتر کسی قادر به خواندن این نوشته ها بود.
در تهیه این ظروف لعاب گلی رنگارنگ روی پوشش سفید یا کرم رنگ اعمال می شد.
این ظروف رنگارنگ با طرح های کتبیه ای، گل و اسلیمی تزئین می شدند.
تعداد زیادی از این ظروف کشف شده است.
آنها در قسمت های مختلف خاور میانه نظیر افغانستان، نیشابور، گرگان و حتی روستای غبیرا در استان کرمان کشف گردیدند.

گل زرد
یک نوع کاملاً متفاوت اما مهم ظروف سفالی، ظروف ساخته شده از گل زرد بود
که با تصاویر چهره انسان و حیوان یا به ندرت با اشکال هندسی تزئین می شد.
جایگاه اصلی تولید این نوع سفال نیشابور بود و هرگز در هیچ جای دنیا نظیر این نوع ظروف سفالی کشف نشد.
در تزئینات این ظروف می توان برخی از نشانه های نقاشی سامانی را رویت نمود.
یکی از زیر مجموعه های این گروه که همین اواخر کشف گردیده “ساری” است.
این ظروف با طرح پرندگان، گل های بزرگ و گاهی با خطوط کتیبه ای کوفی تزئین می شدند.
از آنجایی که هیچ شواهدی بر ساخت چنین ظروفی در شهر ساری وجود ندارد
پس نمی توان گفت علت نامگذاری این ظروف به دلیل این بوده که در ساری تولید می شدند.
ولی اخیراً همچین ظروف و کوره های سفالگری در گرگان کشف گردید.
گروه دیگری ظرف های لعاب گلی وجود داشت که با رنگ سبز زیتونی روی زمینه ی سفید یا کرم رنگ تزئین می شد.
این طرح ها به وضوح تقلیدی از ظروف سفالی تک رنگ درخشان بودند.
اینکه ظروف سفالی درخشان چه تک رنگ و چه رنگارنگ، در زمان سامانیان تولید می شده است مشخص نیست.
مقدار قابل توجهی از این ظروف تک رنگ و رنگارنگ درخشان در حفاری های نیشابور کشف شد و نیز هزاران قطعه از آن ها در گرگان یافت گردید.
ولی هنوز هیچ شواهدی مبنی بر جایگاه اصلی تولید این ظروف وجود ندارد.

تزئینات هنری
دومین نوع مهم سفال سامانی نوعی از ظروف بود که به تزئینات هنری مزین می گردید.
از این دست می توان گبری و شاملوه را مثال زد که در گذشته نیز توسط سلسله آل بویه تولید می شد.
انواع دیگر این هنر که نقش مهمی در تاریخچه سفالگری در ایران در زمان سامانی
ایفا می کنند تزئینات هنری ساده به نام سفال آمل و سفال آقکند هستند.
سفال آمل با تزئینات هنری ساده یا حکاکی خطوط مزین می گشت.
ابتدا آن را با یک لایه نازک از لعاب گلی اندود کرده و سپس با لعاب زرد یا سبز شفاف می پوشاندند.
تزئینات این سفال شامل طرح های ساده هاشور و متقاطع، طوماری، کتیبه ای، پرندگان و حیوانات بود.
گاهی اوقات این خطوط حکاکی شده با رنگ سبز مشخص می شد.
این ظروف عمدتاً شامل کاسه بود.
بدنه ی این سفال همیشه از سفال قرمز تهیه می شد.
چندین سال پیش ظرفی از این دست کشف شد که روی آن با امضای هنری بنام رحمان بن موسی فخار امضا شده بود.
نوعی دیگری از تزئینات هنری روی ظروف سفالی به نام سفال آقکند وجود داشت که
در واقع ادامه سفالگری عباس در منطقه بین النهرین بود.
در این نوع سفالگری ظرف با بدنه گل رس ساخته شده و پوششی سفيد بر روي آن پوشيده می شد.
نقوش، بيشتر شامل گل، پرندگان و حيوانات درشت نقش در ميان گياهان و زمين هاي
پر كار، بر بستر ظرف ديده مي شود، این ظرف ها عمدتاً از کاسه ها یا بشقاب های بزرگ تشکیل می شدند.
این ظروف در منطقه آقکند تولید می شدند.

هنر سفالگری در ایران در دوره میانی اسلام
سفالگری در ایران در دوران سلسله سلجوقی (سال های 1037 تا 1194 میلادی)
در آغاز قرن یازدهم میلادی سلسله جدیدی به نام سلسله سلجوقیان در ایران
به وجود آمد و حکومت این کشور را به دست گرفت.
دوره حکومت سلجوقیان بر ایران حدود یک و نیم قرن به طول انجامید.
در این دوره ایران شاهد پیشرفت های بزرگی در زمینه ادبیات، فلسفه، معماری و تمامی زمینه های هنری بود.
سلجوقیان حامی بزرگی برای هنر به شمار می آمدند که این امر این امکان را برای
هنرمندان ایرانی فراهم کرد تا سنت های پیش از اسلام خود را احیا کرده و
تکنیک های جدیدی در زمینه ساخت سفال را توسعه دهند.
مهم ترین موفقیت این دوره در تولید سفال، معرفی یک بدنه سفید جدید بود.
این بدنه سفید با لعاب قلیایی پوشانده می شد.
بدنه ضرف بسیار نازک و ظریف بود.
بنابراین سفالگران تقریباً توانستند تولیدات سفالی همسطح با تولیدات سفال چین تولید کنند.
شهرهایی مانند ری، کاشان، گرگان و نیشابور در این دوره مراکز اصلی تولید سفال در نیشابور بودند.

تحت حمایت سلسله سلجوقی انواع مختلفی از سفال در ایران تولید شد که شامل موارد زیر بود :
- ظروف سفید
- ظروف لعاب درخشان چند رنگ
- ظروف حکاکی شده
- ظروف لعاب گلی درخشان
- ظروف نقاشی شده در زیر لعاب
- ظروف نقاشی شده در روی لعاب که به ظروف مینایی و لاجوردی معروفند

هنر سفالگری در ایران در دوره ایلخانی (سال های 1258 تا 1334میلادی)
حملات مغولان در سال های 1220 و 1221 بخش های مهمی از ایران به ویژه شهرهای
ری، نیشابور و گرگان که قبلاً از مراکز مهم سفالگری در ایران به شمار می آمدند را ویران نمود.
اگر چه کاشان نیز توسط حمله مغولان نابود شد ولی به سرعت احیا گشت و به تولید سفال ادامه داد.
فرمانداران مغول یعنی ایل خانان به نمایندگی از خان بزرگ مغول حکومت را در ایران به دست گرفتند.
آنها خیلی زود منطقه خود را از بقیه امپراطوری جدا کرده و سلسله مستقلی را به وجود آوردند.
پایتخت جدید آنها در ابتدا مراغه و سپس در تبریز احداث شد.
آنها اسلام و آداب و سنن، فرهنگ و زبان ایرانی را با آغوش باز پذیرفتند، با این حال
خرابی های به وجود آمده از حمله مغولان به کندی رو به بهبود می رفت.
چیز هایی که تا به امروز از این دوره تاریخی کشف شده نشان می دهد، به طور کلی
کاشان به ساخت ظروف سفالی درخشان و لعاب رنگی ادامه داده است.
در اواخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم میلادی مراکز تولید سفال جدیدی به وجود آمدند.
یکی از آنها در شمال غربی کشور و احتمالاً در تخت سلیمان قرار داشت که آباقا خان
مغول در آنجا کاخی برای خود ساخت که با کاشی هایی با پوشش لعاب درخشان و لاجوردی مزین گشته بود.
احتمالاً تخت سلیمان با یکی دیگر از مناطق بزرگ تولید سفال یعنی منطقه
سلطان آباد اراک (که فقط یک شهر نبود، بلکه حداقل بیست روستای اطراف نیز به آن وابسته بودند) در ارتباط بود.
علاوه بر این ها کرمان نیز تبدیل به یکی دیگر از مراکز سفالگری در کشور شد و
چندی بعد شهر مشهد نیز به تولید گسترده سفال مشغول شد.
به غیر از مناطقی که گفتیم چندین مرکز سفالگری دیگر نیز وجود داشت که کمتر قابل توجه بودند.
سفالگری در ایران در دوره ایلخانی می تواند به بخش های زیر تقسیم شود :
- سفالگری در کاشان
- سفالگری در سلطان آباد و تخت سلیمان
- سفالگری در کرمان
- سفالگری در گرگان

سفالگری در ایران در دوره تیموریان (سال های 1370 تا 1502 میلادی)
در سال 1393 میلادی یک حمله ی ویرانگر دیگر به ایران صورت گرفت.
این بار تیمور با ارتشی بزرگ به ایران حمله کرد و کل کشور را فتح کرد.
او در این حمله شهرهای بسیاری از جمله گرگان، اصفهان، شیراز و کرمان را از بین برد.
تیمور هنرمندان زیادی را گرد هم آورد تا پایتخت او را در سمرقند بنا نهند.
از این رو سمرقند به مرکز هنرهای ایرانی خصوصاً معماری و دکوراسیون تبدیل شد.
با این حال عصر طلایی هنر تیموری با به سلطنت رسیدن شاهرخ (سال 1404 تا 1447 میلادی) آغاز شد.
شاهرخ که خود خطاط بود، یکی از حامیان مهم هنر ایرانی به شمار می رفت.
در این دوره نقاشی مینیاتور ایرانی رونق گرفت و ساختمان های مذهبی زیبایی در سراسر قلمرو تیموریان بنا نهاده شد.
معماری در آن زمان از اهمیت خاصی برخوردار شد و موزاییک و سفال های زیبا زینت بخش بناهای مهم شدند.
از این دست آثار می توان به مدرسه گوهرشاه در هرات و مشهد و مسجد کبود در تبریز اشاره کرد.
انواع سفال در این دوره
سفالگری در ایران در این دوره به طور کامل مورد بررسی قرار نگرفته است،
با این حال به نظر می رسد که همان روش سفالگری قبل ادامه یافته باشد.
از ظروف مهمی که در این دوره تولید می شد می توان به ظروف کوباچی اشاره کرد.
بدنه ی این ظروف سفید رنگ بوده و به سادگی با رنگ های سیاه، سبز، قرمز و آبی
نقاشی شده و در نهایت با لعاب شفاف پوشیده می شد.
تزئین این ظروف به طور کلی با طرح های گل یا اشکال هندسی انجام می شد.
از این هنر دو نمونه کتیبه که با خط نستعلیق نوشته شده و دارای تاریخ است کشف گردیده.
هر دوی این کتیبه ها تاریخ قرن 15 میلادی را نشان می دهند که قطعاً در دوره ی حکومت تیموریان تولید شده اند.
نوع دیگری از سفال در آن دوره، که امروزه نیز بسیار مرسوم است سفال آبی و سفید بود.
این نوع سفال پیش از حمله تیمور در گرگان تولید می شد.
هرچند نمونه های جدید سفال آبی در شکل، طرح و رنگ با نمونه های گذشته تفاوت بسیاری دارد.
نظریه هایی ارائه داده شده که نشان می دهد در قرن 15 میلادی سفال آبی و سفید در دیار کرمان نیز تولید می شده است.
لازم به ذکر است عیناً همین نوع ظروف سفالی در شرق آفریقا در کیلوا نیز یافت شده که احتمالاً از ایران به آنجا صادر شده است.

هنر سفالگری در ایران در اواخر دوره اسلامی (قرن های 16 تا 19 میلادی )
در حکومت ایلخانان مغول سفالگری ایرانی کم و بیش دنباله روی سفالگری در دوره ی سلجوقی به شمار می آید.
هر چند مسلماً برخی تغییرات نیز در پایان قرن سیزدهم در این زمینه صورت گرفته است.
در طول دوره ی تیموریان ترکیب سنت های گذشته و زمان حال در ساخت سفالگری
موجب پیشرفت بزرگ و درخشانی برای دکوراسیون معماری و سفالگری در ایران شد.
سفالگری در ایران در دوره صفویه (سال های 1502 تا 1722 میلادی)
دوران پادشاهی صفوی در تاریخ سفال ایران یک دوره رنسانس به شمار می آید که
نه تنها تکنیک های فارسی فراموش شده را دوباره احیا نمود، بلکه همچنین ظروف سفالی جدید ایرانی نیز در این دوره ساخته و معرفی شدند.
بنابراین شاید منطقی تر به نظر برسد که ظهور سلسله صفوی را به عنوان آغاز یک عصر جدید در تاریخ طولانی سفالگری در ایران در نظر بگیریم.
سفالگری در این دوره با طرح های هندسی بسیاری همچون طرح الماس، مثلث و ستاره به همراه بود.

هنر ریخته گری
صفویان در آغاز قرن 16 میلادی به قدرت رسیدند و برای اولین بار بعد از بیش از هزار سال یک سلسله ملی و بومی در ایران به قدرت رسید.
این سلسله توسط شاه اسماعیل صفوی (از سال 1502 تا 1524) بنا نهاده شد.
شاه اسماعیل صفوی تمام کشور را تحت حکومت خود متحد نمود.
دوره پادشاهی صفوی برای ایران و خصوصاً برای هنر در ایران یک عصر طلایی به شمار می آید.
در این دوره مساجد تاریخی و مملو از تزئینات، مدارس و کاخ های بی شماری ساخته شدند.
هنر ریخته گری ایرانیان دوباره شکوفا گردید، قالی بافی در کشور انگیزه ای تازه به دست آورد و نقاشی مینیاتور به اوج خود رسید.
جانشینان شاه اسماعیل صفوی، شاه طهماسب اول (سال های 1524 تا 1576 میلادی)،
شاه عباس بزرگ (سال های 1587 تا 1628 میلادی) از حامیان بزرگ هنر پارسی به شمار می رفتند.
نخستین پایتخت صفویان تبریز بود که بعد ها با توجه به تهدید عثمانی به قزوین منتقل شد.
در پایان قرن شانزدهم میلادی پایتخت صفویان توسط شاه عباس صفوی به اصفهان منتقل شد.
تولید سفال در ایران انگیزه ای جدید به دست آورد.
روش های قدیمی احیا گردید و دوباره سفال هایی به روش گذشتگان در قالبی جدید تولید شد.
بدنه ی این ظروف سفالی صفوی بسیار خوب، نازک و شفاف تهیه می شد که بسیار به ظروف چینی وارداتی شبیه بودند.
این سفال ها بسیار با کیفیت تر و بهتر از سفال های تهیه شده در دوره سلجوقی ساخته می شدند.

سفالگری در ایران در دوره صفویه را می توان به گروه های زیر تقسیم کرد :
- ظروف کوباچی
- ظروف درخشان
- ظروف سفالی سفید یا گمبرون
- ظروف سفالی آبی و سفید
- ظروف سفالی و لعابی رنگارنگ که در کرمان تولید می شد

سفالگری در ایران در دوره زندیه و قاجار یا دوره مدرن (سال های 1756 تا 1925)
سفالگری در ایران بعد از دوره صفویه به طور جدی مورد بررسی قرار نگرفته و
اطلاعات موجود بسیار کمیاب و غیر قابل اعتماد است.
با این حال ممکن است پس از حمله افغان ها به ایران که به سرنگونی سلسله صفویه
منجر شد، تا مدتی هرج و مرج در کشور حاکم بود، ولی تولید ظروف سفالی احتمالاً در همان مسیر قبلی ادامه یافته است.
تغییرات و کاهش کیفیت در سفال ها به تدریج صورت گرفت.
درست است که تا اواخر قرن توزدهم سفال های آبی و سفید و گمبرون های خوبی
تولید می شد، اما به طور کلی کیفیت سفال نسبت به گذشته افت چشمگیری داشته است.
اصفهان جایگاه پایتختی خود را از دست داد، زندیان شیراز را پایتخت خود قرار دادند و
قاجاریان تخت شاهی را در تهران بنا کردند و به همین دلیل هنرمندان نیز به این شهر ها منتقل شدند.
آثاری از معماری دکوراسیون زند در مجیدیه نو و دیگر ساختمان های شیراز قابل مشاهده است.
در این دوره رنگ های جدیدی معرفی شدند که از جمله مهم ترین آنها صورتی کمرنگ بود.
بعد ها تولید کاشی سفالی در تهران ادامه یافت.
این کاشی ها چهره انسان را با پشت زمینه ی آبی به تصویر می کشید.
در سراسر قرن نوزدهم میلادی اصفهان نوعی ظرف سفالی آبی و سفید و سفال رنگارنگ
زیر لعاب تولید کرد اما کیفیت این ظروف هرگز به کیفیت ظروف سفالی تولید شده در دوران صفوی نمی رسید.
نوعی جدید از سفال که با رنگ آبی و سیاه نقاشی شده و با لعاب روشن و شفاف اندود
شده بود در طول قرن نوردهم در نائین تولید می شد.

افول سفالگری در ایران
در اواخر قرن ساخت سفال در ایران به شدت کاهش یافت.
دلیل این کار عمدتاً تولید ظروف سفالی ارزان از اروپا و خاور دور بود.
با این اتفاق سفالگری در ایران پایان گرفت و تا اوایل سال 1970 میلادی احیا نشد.
امروزه تولید ظروف سفالی و چینی از طرق مختلف صنعتی صورت می گیرد ولی اسم آن دیگر هنر نیست.
خوشبختانه هنوز هم تعدادی کارگاه سنتی در سراسر ایران دایر است که هنر سفالگری را آموزش داده و ظروف زیبایی با هنر دست تولید می کند.
با گسترش میل هنر دوستی میان مردم این کارگاه ها نیز در حال رشد و پیشرفت هستند.
